از همه جا شکلک برا نی نی هامون

حساب

1392/2/27 0:43
نویسنده : مامان جونی
887 بازدید
اشتراک گذاری

شبی پسری کوچک نزد مادرش رفت که در آشپزخانه غذا درست میکرد و کاغذی به او داد. مادرش دستش را با پیشبند خشک کرد و آن کاغذ را به شرح زیرخواند:بابت زدن چمن 5 دلار
بابت تمیز کردن اتاقم در این هفته 1 دلار
بابتخرید کردن برای شما

شبی پسری کوچک نزد مادرش رفت که در آشپزخانه غذا درست میکرد و کاغذی به او داد. مادرش دستش را با پیشبند خشک کرد و آن کاغذ را به شرح زیرخواند:بابت زدن چمن 5 دلار
بابت تمیز کردن اتاقم در این هفته 1 دلار
بابتخرید کردن برای شما 50 سنت
بابت مواظبت از برادر کوچکم 25 سنت
بابت بیرونبردن سطل زباله 1 دلار
بابت دریافت گواهینامه قبولی 5 دلار
بابت نظافت حیاط 2دلار
جمع بدهکاری 75/14 دلار
مادرش به او که منتظر ایستاده بود نگاه می کرد وافکاری از ذهنش می گذشت. او مداد را برداشت و پشت آن کاغذ این عبارت رانوشت:بابت نه ماهی که تو را حامله بودم و در درونم رشد می کردی، حساب نمی کنم،مجانی.بابت تمام شبهایی که بیدار نشستم و از تو پرستاری کردم و برایت دعا کردم،حساب نمی کنم، مجانی.بابت تمام زحمات و اشکهایی که در این سالها باعث شان توبودی، حساب نمی کنم، مجانی.بابت تمام شبهایی که با ترس گذراندم و نگرانی هاییکه می دانم در پیش دارم، حساب نمی کنم، مجانی.بابت اسباب بازیها و غذاها ولباسهایی که برایت خریدم و حتی پاک کردن بینی ات، حساب نمی کنم پسرم، مجانی.ووقتی تمام اینها را با هم جمع کنی، کل هزینه عشق واقعی را حساب نمی کنم،مجانی.وقتی پسرک خواندن آنچه را مادرش نوشته بود تمام کرد، چشمهایش پر از اشکشده بود. در چشمان مادرش نگاه کرد و گفت: «مادر، خیلی دوستت دارم» سپس مداد رابرداشت و با حروف درشت نوشت: «تمام و کمال پرداخت شد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)